محل تبلیغات شما



حوصله وافی و کافی ندارم وگرنه به تفصیل توضیح میدادم چرا هر هواپیمایی از جلوی پنجره خانه مان رد میشود با حسرت فکر میکنم یک روز هم نوبت ما میشود. یا اینکه چرا الان دوسال تمام است هیچ مانتو و روسری جدیدی نخریدم و انقدر از پوشیدن شان احساس انزجار میکنم. برایتان توضیح میدادم دانشگاه کارشناسی ام چه پوستی از من کند و دارد میکند که یک دانشنامه کوفتی بدهد. یا اینکه چقدر از نبود دوست نزدیک و صمیمی که پای تلفن باهاش ساعتها وراجی کنم رنج میبرم.
مادرم امروز زنگ زد و یادی کرد از خاطرات بچگی که چطور بی چون و چرا مراقب برادر کوچکترم بودم. نمیدانم ولی یادم هست هروقت توی کوچه با آن شکم گرد قلمبه اش دنبالم راه میفتاد که با من و دوستم بیاید بازی با همه شش سالگی انقدر حس مسئولیت داشتم که با حرص و عصبانیت بیاورم و بگذارمش خانه بعد بروم دنبال بازی، هرباری که توی کوچه پسری بزرگتر برایش قلدری میکرد میرفتم و پسر موردنظر را حسابی میزدمش. یواشکی دوستهایش را می پاییدم و هرجا که تنهایی نمیتوانست برود( آرایشگاه و
بعدها برایت خواهم گفت چرا میخواستم به دنیا بیایی. میخواستم هرچه خودم نچشیدم و تجربه نکردم و لذت نبردم تو بچشی و تجربه کنی و عشق کنی. میخواستم هرچه نتوانستم موهایم را به باد بسپارم، دوچرخه سواری کنم و حقوق کامل داشته باشم تو بتوانی و حقش را داشته باشی. میخواستم مثل ققنوس که میمیرد و ازخاکسترش ققنوسی جوان متولد میشود بسوزم تا تو بشوی جوجه جوانی که هرچه مادرش نداشت و نتوانست او تجربه کرد. میخواستم تو تجربه حیات و زندگی ایده آل دوباره ای باشی که همیشه دلم
اگر میخواهید به کودکان تان سازگاری و هم زیستی مسالمت آمیز با نژادها و قومیت های مختلف را یاد بدهید حتما بگذارید این کارتون را ببینند. نویسنده کتابش یک مجموعه دنباله دار نوشته و چاپ کرده بعد هم از قصه اصلی کارتون ساخته اند. یک روزی شاید این مجموعه داستان فرانسوی را ترجمه کردم و به تمام کودکان مملکتم تقدیمش کردم.
یادتان هست چندماه پیش گفتم چندتا مورچه توی خانه مان هست که مرد هی میرود و قلع و قمع شان میکند چون از مورچه بدش میاید؟ درحالیکه من دلم برایشان میسوخت؟ گویا توی دیوارهای ساختمان از پایین به بالا تونل زده اند و لانه کرده اند وحالا جوری از سر و کول خانه و آشپزخانه مان دارد مورچه بالا میرود که امروز و فرداست که از خانه بیرون مان کنند و چمدان به دست فرار کنیم! حالا هم من جوری در و دیوار را می سابم و تمیز میکنم که هیچ خوراک آماده ای برای بردن نداشته باشند و مرد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها